زمانی که انبوهی از تمساح های غول پیکر و گرسنه در طی طوفانی عظیم به ایستگاه پلیس لوئیزیانا حمله می کنند، زندانیان و نگهبانان خود را درگیر نبردی برای بقا می بینند...
داستان سه مومیایی که به لندن امروزی میرسند و در جستجوی حلقهای قدیمی متعلق به خانواده سلطنتی که توسط باستانشناس جاهطلب لرد کارنابی دزدیده شده است ...
این فیلم به ادامهٔ داستان بازماندگان آخرین قتلهای «گوستفیس» (Ghostface؛ شبحچهره)، یعنی خواهران سامانتا و تارا کارپنتر، و دوقلوها چاد و میندی میکس میپردازد، که وودزبورو را پشت سر میگذارند و فصل جدیدی را در شهر نیویورک آغاز میکنند، اما بهزودی دوباره گرفتار رگهای از قتل توسط یک قاتل جدید شبیه «گوستفیس» میشوند...
مردی به شدت مضطرب اما خوشنظر که رابطهٔ بدی با مادر خود دارد و هرگز پدرش را نشناختهاست مادرش میمیرد، او به خانه سفر میکند و در راه خود تهدیداتی ماوراءطبیعی را تجربه میکند...
پس از بیدار شدن از خواب طولانی مدت ، پنج دانشمند که در یک تاسیسات زیرزمینی گیر افتاده اند و هیچ خاطره ای از گذشته خود ندارند، بیدار می شوند. با کشف حقیقت، دانشمندان متوجه می شوند که توسط کسی شکار می شوند...
بث خسته از جاده به ملاقات خواهر بزرگترش الی میرود که سه کودک را به تنهایی در آپارتمانی کوچک در لس آنجلس بزرگ میکند. دو خواهر کتابی باستانی پیدا میکنند که شیاطینی خشن و تشنه به خون را به دنیا میآورد و در آپارتمان آنها در لسآنجلس غوغا میکنند و آنها را وارد نبری کابوس وار برای بقا میکند...
داستان درباره یک دزد به نام تدی در شهر نیویورک است که با "مردی از تورنتو" اشتباه گرفته می شود، زمانی که هر دو در یک اقامتگاه قرار می گیرند. دردسر ها شروع می شوند ...
یک مادر آمریکایی وارث امپراتوری مافیای پدربزرگش در ایتالیا می شود. او بهعنوان سرپرست جدید کسبوکار خانوادگی، با هدایت مشاور شرکت، به طرز خندهداری باعث شکست توقعات همه به عنوان رئیس جدید کسب و کار خانوادگی میشود...
با جادو در هوا، جری و برادرزاده اش، تافی، یک موش برفی می سازند که به طور معجزه آسایی زنده می شود. تافی و جری برای اینکه دوست جدیدشان، لری موش برفی ذوب نشود، باید او را به روستای آدم برفی افسانهای ببرند...
الهام گرفته از پروندههای واقعی پدر گابریل آمورث، رئیس جنگیران واتیکان، فیلم جنگیر پاپ داستان آمورث را روایت میکند که در حال تحقیق دربارهی تسخیر وحشتناک یک پسر جوان است و در نهایت به یک توطئهی قدیمی که واتیکان به شدت سعی کرده بود پنهان کند، پی میبرد.
رنفیلد، سرسپردۀ دراکولا و زندانی چندین دهه در آسایشگاه دیوانه، آرزوی زندگی دور از کنت، خواستههای مختلف او و همه خونریزیهایی را دارد که با آنها همراه است...
قاتل حرفه ای یعنی جان ویک، پس از کشتار بسیاری از آدمکش های سرشناس بین المللی، حالا با قیمت گزافی که برای کشتن او در نظر گرفته شده، باید راهی برای نجات خود بیابد و...
در این قسمت "جان ویک" (کیانو ریوز) برای پرداخت یک بدهی دوباره به دنیای جرم و جنایات زیر زمینی بازمیگردد و همانجا متوجه می شود که جایزهی بزرگی برای مرگش در نظر گرفته اند...
یک آدم کش حرفه ای به نام جان ویک که پس از مرگ همسرش از شغل آدم کشی بیرون آمده است، پس از حمله به منزلش و سرقت ماشین و کشتن سگ خانگی او دوباره دست به اسلحه می برد تا برای انتقامی خونین بپاخیزد، جان ویک در این مسیر با یکی از سردسته های خلافکاران و دوست قدیمی اش به نام مارکوس باید مقابله کند و …