قاتل حرفه ای یعنی جان ویک، پس از کشتار بسیاری از آدمکش های سرشناس بین المللی، حالا با قیمت گزافی که برای کشتن او در نظر گرفته شده، باید راهی برای نجات خود بیابد و...
در دو قسمت قبل، جان ویک را به همراه سگش دیدیم که به دنبال انتقام بوده است. حالا بزرگ‌ترین سوال در سومین قسمت مجموعه جان ویک با نام «جان ویک: بخش ۳ – پارابلوم» John Wick: Chapter ۳ – Parabellum این است که «پارابلوم» کی یا چی هست؟ این کلمه از جمله لاتین Si vis pacem, para bellum آمده که ترجمهٔ آن این است: «اگر دنبال صلح هستی، آمادهٔ جنگ باش». به راحتی می‌توان گفت که هیچکس به اندازهٔ جان ویک آمادهٔ جنگ نیست.
جالب است بدانید تاکنون «جان ویک ۳» جزو یکی از خشن‌ترین و دیوانه‌کننده‌ترین فیلمهای این مجموعه تا به امروز به‌حساب می‌آید.
(این نقد حاوی اسپویل است)
ر فیلم «جان ویک ۳» قلچماق‌های اجیرشده با چاقو، مشت، لگد و قطعا اسلحه ناکار می‌شوند. اسلحه‌های بسیار زیاد. در حقیقت فیلم از روی بی‌مسئولیتی یادگارخواهی به سمت تقلید کارتون‌های اغراق‌شدهٔ تکس اوری می‌خزد و قهرمان داستان چند حرکت آکروباتیک سریع را در حالی که سوار اسب است و در خیابان‌های بارانی نیویورک در حال حرکت است انجام می‌دهد.«جان ویک ۳» از چند دقیقهٔ آخر فیلم قبل آغاز می‌شود؛ جایی که شخصیت کیانو ریوز مورد بی‌انصافی واقع شده است. حالا او به یک فراری بزرگ تبدیل شده و همکاران سابقش به دنبال شکارش هستند. جایزه‌ای که برای جان در نظر گرفته شده ۱۴ میلیون دلار است که او را به فردی تبدیل کرده که هیچ دوستی در اطرافش ندارد. هرچند از ابتدا نیز دوستان زیادی نداشته است. اولین جنجالی که در این فیلم وجود دارد مربوط به تنبیه احمقانهٔ پرهیجانی است که از اینجا به بعد پردردسرتر می‌شود.
چیزی که این جنجال‌ها را معرکه می‌کند، تنها استفاده از نورپردازی یا تصویربرداری‌های نزدیک از دعواهایی که هنر رزمی آسیایی را به تصویر کشیده نیست. هیجان‌انگیز بودن آن به حس تماشاچی باز می‌گردد که هر ضربه را با صدا و جزئیات حس می‌کند.
چیزی که تمام فیلمهای جان ویک را در مقایسه با دیگر فیلمهای به‌شدت خشن متمایز می‌کند دنیای بیزانس-طوری است که دریک کولستاد نویسنده در فیلم اول آن را خلق کرده است. شخصیت جدیدی که در «جان ویک ۳» معرفی شده، نقش Adjudicator با بازی آسیا کیت دیلون است. در این فیلم مشخص شد که دنیای آن درحال گسترش و کامل شدن است تا جایی که ریسک تبدیل شدن به دنیایی باروک و عجیب را با خود دارد. با این وجود، هنوز چاشنی درایت و وقار در چنین فیلمی یافت می‌شود.
به عنوان مردی بی‌سرزمین، شخصیت ریوز در «جان ویک ۳» که قهرمانی زخم‌خورده و آسیب‌دیده است، تنها مجبور است از دو فرد بااعتبار که برایش باقی مانده کمک بگیرد. اولین آنها مراجعه به شخصیت مادر روسی در دنیای تبهکاران با بازی آنجلیکا هیوستون است که به جان کمک می‌کند به کازابلانکا فرار کند.
دومین آنها نیز قاتل بدذات در مراکش با بازی هلی بری است (که دو سگ مبارز او نفس‌ها را در میانهٔ فیلم در سینهٔ تماشاچی حبس می‌کند). این دو بازیگر زن با حضورشان د «جان ویک ۳» بار عاطفی داستان را به‌طرز شگفت‌انگیزی متعادل کرده‌اند. این فیلم بسیار خشن که به زیبایی ساخته شده، یک فیلم بسیار پرخشونت است که برخلاف دیگر فیلمهای این ژانر، یک اثر هنری فرادست محسوب می‌شود.
«جان ویک ۳» تنها برپایهٔ نیروی حرکتی دو قسمت قبل خودش قرار ندارد، بلکه پیچیدگی احساسی و فیزیکی بیشتری را با خود به همراه دارد. تماشای این فیلم مثل بلعیدن آبنبات به مدت ۲ ساعت است، با این تفاوت که وقتی از سالن سینما بیرون می‌‌آیید، دلدرد نگرفته‌اید.
در جان ویک ۳، برخلاف تمام فیلم های دیگری که در سبک اکشن جنایی قرار دارند، ما مسئولیت پذیری را شاهد هستیم. در این فیلم هر تصمیم کوچک و یا بزرگ، امکان دارد مشکلی را حل کرده و مشکل بزرگ تر یا کوچک تری را پشت سر آن بوجود آورد. این مساله بدون شک قلب سری جان ویک است و از آن جایی که این مساله در فیلم سوم نیز تغییر نکرده، شاهد داستان سرایی معرکه در کنار اکشن های فک اندازی در این فیلم خواهید بود. در نتیجه یک سال صبر برای این فیلم ارزش داشته و طرفداران دو فیلم قبلی نا امید نخواهند شد.
سری فیلمهای « جان ویک » موفقیت های دنباله دار غیرمنتظره ای در سینما داشتند. کمتر کسی فکر می کرد که « جان ویک » در سال 2014 اینچنین موفقیت خیره کننده ای در گیشه های سینما تجربه نماید و موفق به جلب درصد بالایی از رضایت مخاطبین شود. « جان ویک » به نوعی بازگشت دوباره کیانو ریوز به سطح اول سینما نیز بود. بازیگر مشهور سری فیلمهای « ماتریکس » که از دوران اوج حضورش در سینما سالها گذشته بود و به مرز فراموش شدن در سینما نیز نزدیک شده بود. اما او بار دیگر با یک اکشن خوش ساخت به سینما بازگشت و حالا سومین قسمت « جان ویک » به اکران درآمده. اکشنی که تماشاگران بسیار بیشتری نسبت به دو قسمت گذشته منتظر اکران آن بودند.
جان ویک ( کیانو ریوز ) پس از اینکه در دو قسمت قبل نصف اهالی شهر را به قتل رساند تا انتقام ماشین و سگش را گرفته باشد، یک اشتباه بزرگ مرتکب شد و آن قتل یکی از اعضای انجمن قاتل های حرفه ای بود، اتفاقی که برای او بسیار گران تمام شد. حالا در این شرایط، جایزه ای برای سر جان تعیین شده که مبلغ آن 14 میلیون دلار می باشد. رقم وسوسه انگیزی که هیچ قاتل مخوفی قصد گذشتن از آن را ندارد و به همین جهت همه آنها به دنبال جان هستند تا بتوانند جایزه را تصاحب نمایند. اما جان به این راحتی ها خیال مردن ندارد و در پی راهی برای فرار از وضعیت کنونی می باشد و..
یکی از تفاوت های سری فیلمهای « جان ویک » با سایر آثار اکشن در این نکته بود که فیلم ابداً تمرکزی بر محتوا و جزئیات درام نداشت و قرار بر این بود که مخاطب یکپارچه اکشن دیوانه وار ببیند! در دو قسمت قبلی نیز چنین وضعیتی برقرار بود جایی که نیمی از اهالی شهر به خاطر سگش و ماشین جان ویک راهی دیار باقی می شدند و تکلیف به جای ماندن این حجم از جنازه در سطح شهر هم مشخص نبود! حالا در قسمت سوم ، سازندگان مسلط تر از هر زمان دیگر به نبض مخاطبانشان، می دانستند که باید اکشن جذاب فیلم را زنده نگه دارند و تا حد امکانات خلاقیت هایی هم در اجرای آن به کار بگیرند تا بتوانند درصد رضایت بالای مخاطبینشان را حفظ نمایند و باید گفت همین اتفاق نیز افتاده است.
اگر طرفدار سینمای اکشن باشیم و قصد داشته باشیم به دنبال اثری بگردیم که آدرنالین خون مان را افزایش دهد، قطعا « جان ویک : بخش 3 – پارابلوم » می تواند بهترین انتخاب باشد. در « جان ویک 3 » میزان اکشن به شکل دیوانه واری افزایش یافته است و این اتفاق از همان دقایق اولیه تا انتها با ضرباهنگ بسیار بالایی به مخاطب عرضه می شود. نکته حائز اهمیت در ساخت و رهبری سکانس های اکشن در « جان ویک 3 » ، میزان دقت بالای سازندگان به طراحی و جزئیات صحنه ها بوده که نکته ای قابل ستایش محسوب می شود. به مانند دو قسمت قبلی، در اینجا هم ترجیح سازندگان بر استفاده از زد و خوردهای واقعی در صحنه بوده و تا جایی که امکان داشته از حقه های تصویری برای ساخت مبارزات خودداری شده است. تصمیمی که کمتر می توان در آثار اکشن هالیوودی نمونه آن را یافت.
این ویژگی مثبت را باید مدیون کارگردان اثر یعنی چد استاهلسکی دانست. کارگردانی که سابقاً بدلکار خودِ کیانو ریوز در سری فیلمهای « ماتریکس » بوده و حالا تبدیل به کارگردان شده است. استاهلسکی بهتر از هر کارگردان سینما به طراحی سکانس های اکشن تسلط دارد و به راحتی می تواند بر اجرای آن نظاره کرده و بهترین نتیجه را بگیرد. ترکیب مجدد او با کیانو ریوز پس از بیش از یک دهه از ساخت « ماتریکس » ، منجر به خلق اکشن جذابی شده که نمونه با کیفیت آن را به سختی می توان در سینمای هالیوود جستجو کرد. البته ساز و کار ساخت چنین اکشنی سالهاست که در سینمای آسیای شرقی رواج دارد و آثار بسیار با کیفیتی در تولیدات سالیانه آنها رویت می شود، اما در غرب « جان ویک 3 » می تواند یکه تاز باشد.
« جان ویک 3 » البته گاهی از مسیر خود خارج می شود و به این تردید می رسد که شاید نیاز هست تا بخشی هم به عنوان درام و شخصیت پردازی در فیلم بگنجاند. این اتفاق در اواسط قصه رخ می دهد جایی که جان ویک می بایست تصمیمی بگیرد و ما برای دقایق نسبتاً زیادی ( با توجه به ماهیت اثر ) در بطن کش و قوس های روحی این قاتل قرار میگیریم اما سرانجام سازندگان به سنت دیرینه خود باز می گردند و در یک چرخش کامل و ناگهانی و عجیب و غریب، او را به عرصه کشتارگاه انسانی وارد می کنند تا زمان مخاطبین فیلم بیشتر از این گرفته نشود و او را در مکان های گوناگونی از جمله خیابان و منزل و البته حضور با اسب در شهر(!) رویت نماید که به تنهایی در حال ریشه کن کردن نسل بشر است و به سختی می توان قربانیان او را شمارش کرد!
کیانو ریوز بار دیگر در نقش جان ویک، حضور موفقی را تجربه کرده و به نظر می رسد که او هم مانند تام کروز مسیر خود را در سینما یافته است! پس از عدم موفقیت بزرگ این بازیگر در عرصه آثار درام و اصولاً غیر اکشن در یک دهه گذشته، حالا تهیه کنندگان نیز به این نتیجه رسیده اند که بهترین جایگاه برای این بازیگر « جان ویک » و آثار مشابه است و البته که باید گفت وی هم در این این زمینه هرگز تماشاگران سینما را ناامید نکرده. در این قسمت یک شخصیت زن نیز به داستان اضافه شده که دقیقاً خودِ جان ویک با تغییر جنسیت می باشد. قاتل حرفه ای به نام سوفیا ( با بازی هالی بری ) که قرار است در کنار قهرمان داستان به روند فرستادن آدمها به دیار باقی او را یاری نماید. حضور این شخصیت در داستان را می بایست نتیجه جنبش های اجتماعی زنان در یک سال اخیر در هالیوود دانست که منجر شده سازندگان این شخصیت زن را در داستان بگنجانند، چراکه « جان ویک 3 » مطلقاً ظرفیتی برای استفاده از این شخصیت در داستان ندارد؛ هرچند که نتیجه کار خیلی هم بد از کار در نیامده.
« جان ویک 3 » آنچه که طرفداران این سری از فیلمها از آن انتظار دارند را با کیفیت بالایی در اختیارشان قرار داده و به احتمال فراوان رضایت کامل آنها را نیز جلب خواهد کرد. « جان ویک 3 » به سینما نیامده که قصه مهمی روایت کند و چالش های گوناگون درام و روابط شخصیت ها را پشت سر بگذارد. در « جان ویک 3 » تفنگ و مشت و لگد حرف اول و آخر را می زند و اگرچه فیلم در بخش هایی از زمان دچار لغزشی می شود اما بطور کلی باید گفت که کیانو ریوز و دوستانش در « جان ویک 3 » به خوبی قابلیت سرگرم کردن تماشاگران را دارند و البته که اصلاً و ابداً نمی بایست انتظار دیگری از فیلم داشت. وظیفه تماشاگر به عنوان مخاطب این فیلم، نشستن در گوشه ای و لذت بردن و خوردن تنقلات و هیجان زده شدن است؛ اینجا جایی برای اندیشیدن نیست و اگر به این بهانه به تماشای فیلم می روید قطعاً بدترین انتخاب ممکن را انجام داده اید!
