فرانسه سال۱۹۵۶. یک کشیش به قتل میرسد. یک نیروی شر در حال گسترش است. دنبالهٔ این فیلم ، خواهر آیرین را دنبال میکند که بار دیگر با نیروی شیطانی والاک، راهبهٔ شیطانی روبرو میشود...
داستان در جنوب ایتالیا آغاز میشود که رابرت مک کال پس از گرفتار شدن دوستانش توسط گروه خلافکاران محلی، تصمیم به نجات آنها از دست مافیای خطرناک این منطقه میگیرد...
بر اساس یک فصل از رمان دراکولای برام استوکر . درباره کشتی روسی دیمتر که محمولهای خطرناک را از کارپاتیا به لندن حمل میکند ، این محموله در دل دریا باز میشود و حالا خدمه کشتی بایستی خود را نجات دهند...
دو خواهر در مکانی زیبا و دورافتاده غواصی میکنند. یکی از خواهران مورد اصابت سنگ قرار می گیرد و او در عمق 28 متری زیر زمین گیر می کند. با پایین آمدن اکسیژن و دمای سرد، به خواهرش بستگی دارد که برای زندگی خود بجنگد...
جوناس تیلور یک تیم تحقیقاتی را در اعماق اقیانوس رهبری می کند. زمانی که یک عملیات معدنکاری بدخواهانه ماموریت آنها را تهدید می کند و آنها را مجبور به نبردی پرمخاطره برای بقا می کند، سفر آنها به هرج و مرج تبدیل می شود...
در حین گذراندن تعطیلات در یک کابین دورافتاده، یک خانوادهٔ سهنفره ناگهان توسط چهار غریبه گروگان گرفته میشوند که از آنها میخواهند یکی از خود را برای جلوگیری از آخرالزمان قربانی کنند...
زمانی که صاحب مزرعه اقدام به ترک مزرعه اش می کند، حیوانات مزرعه شروع می کنند به بازی کردن و آواز خواندن و رقصیدن. اما اوضاع نمی تواند تا ابد به همین شکل ادامه یابد. نهایتا کسی باید پا پیش بگذارد و امورات مزرعه را در غیاب صاحبش اداره کند...
یک مرد و پدرش با تشویق نامزدش، آخر هفته را با خانواده ثروتمند و بسیار عجیب زن می گذرانند. این گردهمایی به زودی به یک تضاد فرهنگی تبدیل می شود و پدر و پسر معنای واقعی خانواده را کشف می کنند...
جس، یک پرستار که با دختر و پسر کوچکش اوون به خانه مزرعه قدیمی خود نقل مکان می کند. مدت کوتاهی پس از استقرار، اوون توسط سگ گاز گرفته می شود و در نتیجه یک عفونت مرموز ناشی از گاز گرفتگی در او ایجاد می شود...
لیزا برای تامین زندگی بهتر برای خود و دخترش، در یک شرکت داروسازی ورشکسته مشغول به کار می شود. او با فروش محصولات این شرکت، به موفقیت می رسد و وارد زندگی مرفهی می شود. اما این موفقیت، او را در توطئه جنایی فدرال قرار می دهد.
یک نگهبان امنیتی که با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند، در پیتزا فروشی فردی فزبر مشغول به کار می شود. در اولین شب کاری اش، متوجه می شود که شب ها در این پیتزا فروشی ترسناک اتفاقات عجیب و غریب رخ می دهد و او باید راز آن را کشف کند...
پس از رخدادهای انتقامجویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمیاش هالک قرار گیرد...