این فیلم در مورد یک بازیکن گرن توریسمو است که مهارتهای بازی او در یک سری مسابقات بازیهای ویدیویی تحت حمایت کمپانی نیسان میشود تا یک راننده واقعی اتومبیلهای مسابقهای حرفهای شود...
سوزومه، دختر 17 سالهای است که درون شهری آرام در کیوشو زندگی میکند، در حین سفر با مردی جوان مواجه میشود که به او میگوید: «من دنبال یه در میگردم». او را تعقیب میکند و در میان ویرانههای کوهستانی دری فرسوده پیدا میکند، انگار آن در تنها چیزی است که از تمام ویرانی ها به سلامت بیرون آمده است. انگار چیزی سوزومه را به سمت در میکشاند، در همین حین سوزومه خود را در حالی که به در رسیده است میبیند. خیلی زود درها یکی پس از دیگری در نقاط مختلف ژاپن شروع به باز شدن می کنند. بخاطر بلایایی که از آن سوی درها بر سر مردم روانه میشود، بایستی درها بسته میشدند. به نظر میرسید در آسمان مکانی که سوزومه واردش شده بود ستارگان، غروب خورشید و آسمان صبحگاهی تمام وقت با یکدیگر ترکیب شده بودند. به سبب این درهای مرموز، "سفر قفل کردن درها"ی سوزومه، آغاز میشود.
پس از تهاجم چندین گونه حیات غول پیکر طبقه بندی شده به عنوان "گونه های S-Class"، دولت ژاپن پروتکل سرکوب گونه های S-Class را برای از بین بردن تهدیدهای بیشتر ایجاد می کند اما ...
هنگامی که الهه جنگ در بدن دختری جوان تناسخ می یابد، سیا یک یتیم خیابانی متوجه می شود که قرار است از او محافظت کند و جهان را نجات دهد. اما تنها در صورتی که بتواند با گذشته خود روبرو شود و شوالیه زودیاک شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 26 جایزه و نامزد دریافت 52 جایزه دیگر.
داستان فیلم در مورد وقایع نیمه اول قرن بیستم و حول شخصیت “جیرو هیروکوشی” میگردد ، شخصی که هواپیمای جنگنده Zero را برای ارتش ژاپن ساخته است، یعنی همان جنگنده معروفی که در جنگ جهانی دوم و به خصوص در جریان حمله پرل هاربر مورد استفاده قرار گرفت و ظاهرا اسمش هم خلبانان آمریکایی را به هراس میانداخت. همچنین درگیری های ژاپن با رکود اقتصادی در آن سال ها و زمین لرزه مهیب ۱۹۲۳ نیز در این فیلم به تصویر کشیده شده است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین تاتاریگامی (Tatarigami)، آشیتاکا (Ashitaka) خود را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و تاتارا (Tatara) می بیند. در این ماجراجویی او با سان(San)، شاهزاده خانم مونونوکه نیز ملاقات می کند.
چیساتو و ماهیلو دو دختر دبیرستانی هستند که در شرف فارغ التحصیلی هستند. همچنین هر دو قاتلان بسیار ماهری هستند. وقتی سازمانی که برای آن کار می کنند به آنها دستور می دهد که در یک اتاق مشترک باشند، رابطه بین آنها تیره تر می شود...
ارتش روبان سرخ (رِد ریبون) زمانی توسط سون گوکو نابود شدهبود. افرادی که روح آن را ادامه میدهند، اندرویدهایی نهایی را خلق کردهاند - گاما ۱ و گاما ۲. با این حال، این دو اندروید خود را ابرقهرمان مینامند و شروع به حمله به پیکولو و گوهان میکنند...