یک کارگردان نوپا سعی می کند درباره یک گانگستر بی رحم تحقیق کند تا فیلمی در مورد زندگی گانگستری بسازد، اما تلاش های مخفیانه او برای انجام این تحقیق زمانی که به جرم جاسوسی گرفتار می شود شکست می خورد...
داستان فیلم دربارهٔ خانوادهٔ افسانهای کِلِیدها (Clade) است، خانوادهای از کاشفان که اختلافاتشان تهدیدی برای سرنگونی آخرین و حیاتیترین ماموریتشان در سرزمینهای ناشناخته و خائنانه است، زیرا موجودی در انتظار آنها است...
این فیلم ، زندگی یانکوویچ اولین روزهای شهرتش با ترانههایی چون «مثل یک جراح» تا روابط مخفیانهاش با سلبریتیها را پوشش می دهد و مخاطبین را به سفری باورنکردنی به زندگی حرفهای و شخصی یانکوویچ میبرد...
یک برخورد اتفاقی بین دو غریبه، روهان و ریت، آنها را به بازدید از زادگاه ریت در راجستان می فرستد، جایی که آنها راز قدیمی را کشف می کنند که منجر به وحشت می شود...
فیلم داستانی را در آیندهای نزدیک روایت میکند، وقتی که به مجرمین فرصت داوطلبانه مشارکت در آزمایشهای پزشکی داده میشود به این امید که دوره محکومیتشان کوتاهتر شود. تمرکز داستان بر دو زندانی است که دارویی روی آنها آزمایش میشود که احساساتشان را تغییر و به اجبار در مقابل گذشته قرارشان میدهد...
لینا کلامر، دختر گم شده کیتی مائورووا و ریچارد مائورووا، زنی است که پس از جعل هویت به عنوان «استر» از کمکاری هیپوفیز رنج میبرد. ریچارد متقاعد میشود که این دختر او نیست، در حالی که کتی با این باور مخالف است که شوهرش از پارانویا و توهم رنج میبرد. لینا سعی میکند آنها را از هم جدا کند و باعث ایجاد مشکلات اساسی برای خانواده میشود. اما این زوج سریعاً به گذشته تاریک و تاریخ قتلآمیز لینا پی بردند و او را تهدید کردند، لینا خشمگین میشود و «اولین قتل» خود را انجام میدهد...
یک خانواده دانمارکی از یک خانواده هلندی که در تعطیلات با آنها آشنا شده بودند دیدن می کنند. زمانی که دانمارکیها سعی میکنند مودب بمانند، چیزی که قرار بود یک آخر هفته ایدهآل باشد، کم کم آشکار میشود...
در اعماق کوه دوور، چیزی غول پیکر پس از هزار سال اسارت از خواب بیدار می شود. این موجود هر چیزی را که سر راهش باشد نابود می کند و به سرعت به شهر "اسلو" پایتخت نروژ نزدیک می شود....
یک محقق که از زندگی راضی است، با یک جن روبرو میشود که در ازای آزادی سه آرزو را به او ارائه میدهد. مکالمه آنها در اتاق هتلی در استانبول به عواقبی میانجامد که هیچکدام انتظارش را نداشتند...
وقتی سیا متوجه می شود که یکی از مامورانش اطلاعات درز کرده است که جان بیش از 100 نفر را به همراه داشته است، هنری پلهام مامور کهنه کار مامور می شود تا با معشوق و همکار سابقش سلیا هریسون همکاری کند ...
در سال ۱۸۳۰، آگوستوس لندر، کارآگاه کهنهکار، به بررسی یک سری قتل در آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت، نیویورک میپردازد. ادگار آلن پو، یک کادت جوان آکادمی او را کمک میکند...
سوزومه، دختر 17 سالهای است که درون شهری آرام در کیوشو زندگی میکند، در حین سفر با مردی جوان مواجه میشود که به او میگوید: «من دنبال یه در میگردم». او را تعقیب میکند و در میان ویرانههای کوهستانی دری فرسوده پیدا میکند، انگار آن در تنها چیزی است که از تمام ویرانی ها به سلامت بیرون آمده است. انگار چیزی سوزومه را به سمت در میکشاند، در همین حین سوزومه خود را در حالی که به در رسیده است میبیند. خیلی زود درها یکی پس از دیگری در نقاط مختلف ژاپن شروع به باز شدن می کنند. بخاطر بلایایی که از آن سوی درها بر سر مردم روانه میشود، بایستی درها بسته میشدند. به نظر میرسید در آسمان مکانی که سوزومه واردش شده بود ستارگان، غروب خورشید و آسمان صبحگاهی تمام وقت با یکدیگر ترکیب شده بودند. به سبب این درهای مرموز، "سفر قفل کردن درها"ی سوزومه، آغاز میشود.
داستان فیلم بر روی خیاط کت و شلواری در کشور انگلستان با نقشآفرینی مارک رایلنس تمرکز دارد که پس از به وقوع پیوستن تراژدی شخصی، او به شهر شیکاگو آمریکا نقلمکان میکند و در آنجا شروع به دوختن کت و شلوارهایی بسیار زیبا برای کسانی که قادر به پرداخت هزینهشان هستند میکند که اکثر آنها گانگسترهای شرور این شهر هستند...