مایلز مورالس در سراسر مولتیورس پرتاب میشود و در آنجا با تیمی از انسانهای عنکبوتی روبهرو میشود که مسئول حفظ وجود آن هستند. وقتی قهرمانان درباره نحوه برخورد با یک تهدید جدید درگیر می شوند ، مایلز باید تعریفی جدید از بودن یک قهرمان را ارائه دهد...
پنج شاهزاده خانم دیزنی به نامهای تیانا، موانا، سفید برفی، راپونزل و آریل به طور ناگهانی به یک قلعه مرموز منتقل میشوند. آنها بزودی متوجه میشوند که گاستون یک نقشه شرورانه برای تصاحب همه پادشاهیهای آنها دارد...
هنگامی که الهه جنگ در بدن دختری جوان تناسخ می یابد، سیا یک یتیم خیابانی متوجه می شود که قرار است از او محافظت کند و جهان را نجات دهد. اما تنها در صورتی که بتواند با گذشته خود روبرو شود و شوالیه زودیاک شود...
مردی به نام بهولا پس از 10 سال حبس به خانه میرود تا دختر کوچک خود را ملاقات کند، اما وقتی در میانه راه دستگیر میشود، همه چیز تغییر میکند. حال بهولا باید مسیری پر از موانع سخت را که مرگ در هر گوشهاش کمین کرده، طی کند و…
در ادامهی اتفاقات قسمت قبلی «دختران اطلس» که به عنوان خدایان باستانی شناخته میشوند بازگشته و مصمم هستند قدرتهایی که از پدرشان ربوده شده را پس بگیرند...
در حالی که آواتار: راه آب بیش از یک دهه پس از رخدادهای فیلم نخست جریان دارد، این فیلم روایت داستان خانواده سالی، مشکلاتی که به دنبال آنها میآید، تلاشهایی که برای حفظ امنیت یکدیگر انجام میدهند، نبردهایی که برای زنده ماندن میجنگند و مصیبتهایی که متحمل میشوند، را آغاز میکند...
با جادو در هوا، جری و برادرزاده اش، تافی، یک موش برفی می سازند که به طور معجزه آسایی زنده می شود. تافی و جری برای اینکه دوست جدیدشان، لری موش برفی ذوب نشود، باید او را به روستای آدم برفی افسانهای ببرند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین تاتاریگامی (Tatarigami)، آشیتاکا (Ashitaka) خود را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و تاتارا (Tatara) می بیند. در این ماجراجویی او با سان(San)، شاهزاده خانم مونونوکه نیز ملاقات می کند.