زمانی که گروهی از گردشگران کره جنوبی توسط طالبان گروگان گرفته می شوند، یک دیپلمات کره ای به افغانستان اعزام می شود. هنگامی که همه اقدامات شکست می خورند و یک گروگان کشته می شود، او مجبور می شود با یک مامور ویژه برای نجات بازماندگان همکاری کند...
برادر بزرگتر از ازدواج امتناع می ورزد زیرا معتقد است ممکن است در خانواده بزرگش ناهماهنگی ایجاد شود. برادران او، که قبلاً شریک زندگیشان را پیدا کرده اند، گرد هم می آیند تا برای او شریک زندگیش را پیدا کنند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 26 جایزه و نامزد دریافت 52 جایزه دیگر.
داستان فیلم در مورد وقایع نیمه اول قرن بیستم و حول شخصیت “جیرو هیروکوشی” میگردد ، شخصی که هواپیمای جنگنده Zero را برای ارتش ژاپن ساخته است، یعنی همان جنگنده معروفی که در جنگ جهانی دوم و به خصوص در جریان حمله پرل هاربر مورد استفاده قرار گرفت و ظاهرا اسمش هم خلبانان آمریکایی را به هراس میانداخت. همچنین درگیری های ژاپن با رکود اقتصادی در آن سال ها و زمین لرزه مهیب ۱۹۲۳ نیز در این فیلم به تصویر کشیده شده است...
چیساتو و ماهیلو دو دختر دبیرستانی هستند که در شرف فارغ التحصیلی هستند. همچنین هر دو قاتلان بسیار ماهری هستند. وقتی سازمانی که برای آن کار می کنند به آنها دستور می دهد که در یک اتاق مشترک باشند، رابطه بین آنها تیره تر می شود...
پس از یک سقوط فاجعهبار در سیارهای ناشناخته، خلبان میلز به سرعت متوجه میشود که روی نسخهای از کرهٔ زمین در ۶۵ میلیون سال پیش گیر افتادهاست. اکنون، تنها با یک شانس برای نجات، میلز و تنها بازمانده دیگر، کوآ، باید در یک نبرد حماسی برای زندهماندن، مسیر خود را در یک زمین ناشناخته مملو از موجودات خطرناک ماقبل تاریخ (از جمله دایناسورها) طی کنند...
آوریل 1940. چشم جهان به نارویک، شهر کوچکی در شمال نروژ، منبع سنگ آهن مورد نیاز برای ماشین آلات جنگی هیتلر است. در دو ماه جنگ شدید زمستانی، هیتلر اولین شکست خود را متحمل شد...
یک دهه پس از سقوط آلمان نازی، یک هوانورد آمریکایی در جستجوی جنایتکاران جنگی در سراسر آمریکای جنوبی سفر میکند و با چیزهایی بیش از حد انتظارش مواجه میشود...
داستان یک سیاستمدار محلی که میوههای جکفروتهای گرانبهای خود را از دست میدهد و یک افسر پلیس جوان که مصمم است این پرونده عجیب را حل کرده و خود را ثابت کند...
اٌتو یک مرد بدخلق است که پس از از دست دادن همسرش از زندگی دست کشیده و می خواهد به همه چیز پایان دهد. هنگامی که یک خانواده جوان در همان نزدیکی نقل مکان می کنند، او با همتای خود ملاقات می کند که منجر به دوستی می شود که دنیای او را تغییر می دهد...
داستان ابیگل آرچر جوانی در زمستان مونتانا در طول دهه 1870 به تنهایی که برای بقای خود و برای پس گرفتن یک دارایی زمینی خود، یک اسب خانوادگی، با یک باند راهزنان تشنه به خون مبارزه می کند...
بر اساس زندگی جون و جنیفر گیبونز، دوقلوهای همسان واقعی که در ولز بزرگ شدند و به دلیل امتناع از برقراری ارتباط با دیگران به جز یکدیگر، به "دوقلوهای خاموش" معروف شدند...